شهید طیاری «مثل یک فرمانده لشکر» بود

مثل یک فرمانده لشکر Berita

شهید طیاری «مثل یک فرمانده لشکر» بود
شهید مهدی طیاری
  • 📰 ilnanews
  • ⏱ Reading Time:
  • 70 sec. here
  • 4 min. at publisher
  • 📊 Quality Score:
  • News: 34%
  • Publisher: 53%

کتاب «مثل یک فرمانده لشکر» خاطرات زندگی سردار شهید حاج‌مهدی طیاری به قلم علی علویان در انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسید.

تداوم شناسایی و پایش جانبازان شیمیایی توسط دانشگاه بقیه الله/ استفاده از روانشناسان برای کاهش آلام و ترومای روانی مجروحان لبنانیهشدار نسبت به ایجاد ضایعات بدخیم در اثر زخم‌های ناشی از تتو و عمل‌های زیباییبه گزارش ایلنا، کتاب « مثل یک فرمانده لشکر » به زندگی شهید «مهدی طیاری» فرمانده گردان ۴۱۹ علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام می‌پردازد، مردی که عزت و سربلندی لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات کربلای ۱ و فتح ارتفاعات استراتژیک قلاویزان، کربلای ۵ و فتح کانال استراتژیک ماهی، والفجر ۸ و فتح...

شهید مهدی طیاری در سال ۱۳۳۸ در روستای طوهان جیرفت متولد شد و دوران کودکی را در روستا گذراند. او دوران ابتدایی را در دبستان عنبرآباد طی کرد و سپس به هنرستان کشاورزی جیرفت رفت. او هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی با دیگر هم رزمانش به جبهه رفت و در سال ۱۳۶۷ در عملیات بیت‌المقدس با اصابت گلوله خمپاره به شهادت رسید.

علی علویان «مثل یک فرمانده لشکر» را در ۱۲ فصل و دو عنوان «حرف آخر» و «عکس‌ها» به نگارش درآورده است. این اثر از کودکی تا شهادت مهدی طیاری را برای مخاطب در قالب روایت‌هایی از دوستان و اقوام شهید بازگو می‌کند. نام کتاب هم برگرفته از سخنان حاج قاسم درباره شهید طیاری است. آنجا که گفته بود: «طیاری نه تنها از دست ما بلکه از دست انقلاب رفت. او فقط فرمانده گردان ۴۱۹ نبود؛ او واقعاً مثل یک فرمانده لشکر توی صحنه جنگ نیروها را هدایت می‌کرد.

«مثل یک فرمانده لشکر» با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه در ۲۹۲ صفحه و با قیمت ۲۲۵ هزار تومان در بازار نشر موجود است.در اوج ماندن جریان مقاومت به کابوس محور غربی-عبری تبدیل شده/ رسوایی‌های سریالی اسرائیل تمام نشده استموسیقی سنتی و اصیل ایرانی نباید فراموش شودنتانیاهو هنوز از سیلیِ حامیان فلسطین در آمستردام گیج است/ شعارِ حمایت از زنانِ ایرانی از سوی قاتلِ چند هزار زن در نوار غزه مضحک است!

محققان فقط ۱۰ درصد چغازنبیل را شناسایی کرده‌اند/ اعتبار ۳۰۰ میلیونی برای ۶۰۰ هکتار شهرِ تاریخیِ گِلی! / با دستِ خالی زیگورات دوراونتاش را حفظ کرده‌ایمکشف یک نذریِ طلایی به خدای جنگ در قلعه رومی گرجستان!

Berita ini telah kami rangkum agar Anda dapat membacanya dengan cepat. Jika Anda tertarik dengan beritanya, Anda dapat membaca teks lengkapnya di sini. Baca lebih lajut:

ilnanews /  🏆 10. in İR

شهید مهدی طیاری

Indonesia Berita Terbaru, Indonesia Berita utama

Similar News:Anda juga dapat membaca berita serupa dengan ini yang kami kumpulkan dari sumber berita lain.

کتاب «مثل یک فرمانده لشکر» در کرمان رونمایی شدکتاب «مثل یک فرمانده لشکر» در کرمان رونمایی شدامروز ۲۱ آبان ماه با حضور معاون سازمان بسیج مستضفان، نماینده ولی فقیه در استان و جمعی از مدیران فرهنگی کرمان و خانواده شهید، از کتاب «مثل یک فرمانده لشکر»، خاطرات زندگی سردار شهید حاج مهدی طیاری رونمایی شد.
Baca lebih lajut »

نجات دختر ۱۹ ساله اردکانی از خودکشی با فداکاری یک سربازنجات دختر ۱۹ ساله اردکانی از خودکشی با فداکاری یک سربازفرمانده انتظامی شهرستان اردکان یزد از نجات جان یک دختر جوان با اقدام فداکارانه یکی از سربازان کلانتری ۱۱ شهید رجایی این شهر خبر داد.
Baca lebih lajut »

نجات جان دختر جوان با فداکاری سرباز کلانتری اردکاننجات جان دختر جوان با فداکاری سرباز کلانتری اردکانبه گزارش شبکه شرق، فرمانده انتظامی شهرستان اردکان یزد از نجات جان یک دختر جوان با اقدام فداکارانه یکی از سربازان کلانتری ۱۱ شهید رجایی این شهر خبر داد.
Baca lebih lajut »

خاطرات زندان «یحیی سنوار» شنیدنی شدتهران- ایرنا- کتاب گویای «خار و میخک» نوشته شهید فرمانده مقاومت یحیی سنوار منتشر شد.
Baca lebih lajut »

هر نوجوان باید به مثابه یک فرمانده خود را آماده کندهر نوجوان باید به مثابه یک فرمانده خود را آماده کندفرمانده سپاه امام رضا (ع) خطاب به نوجوانان گفت: هر کدام از شما یک فرمانده است و باید به مثابه یک فرمانده خود را آماده کنید.
Baca lebih lajut »

اشک و لبخندهای چند فرمانده شهید در یک عملیاتاشک و لبخندهای چند فرمانده شهید در یک عملیاتدر عملیات «والفجر ۴» دیدم دو نفر از بچه‌های گردان که به‌شدت مجروح شده بودند، درحالی‌که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند، مظلومانه و با لبخندی که بر لبشان خشک ‌شده بود، شهید شده‌اند. بدنم از دیدن آن صحنه زیبا و در عین ‌حال غم‌انگیز به لرزه افتاده بود و چشمانم از اشک پر و خالی می‌شدند.
Baca lebih lajut »



Render Time: 2025-02-22 22:32:44